آنگاه
خورشید سرد شد
دیگر کسی به عشق نیندیشد
دیگر کسی به فتح نیندیشید
و هیچ کس
دیگر به هیچ چیز نیندیشید
زنهای باردار
نوزادهای بی سر زاییدند
نان نیروی شگفت رسالت را
مغلوب کرده بود
پبغمبران گرسنه و مفلوک
از وعده گاههای الهی گریختند
و بر فراز سر دلقکان پست
و چهره وقیح فواحش
یک هاله مقدس نورانی
مانند چتر مشتعلی می سوخت
مردان گلوی یکدیگر را
با کارد میدریدند
و در میان بستری از خون
با دختران نا بالغ
همخوابه میشدند
آنها غریق وحشت خود بودند
و حس ترسناک گنهکاری
ارواح کور و کودنشان را
مفلوج کرده بود
فروخ فرخ زاد
salam ami aziz! khobi? up ghashangi bood!
rasti kheyli vaghte nisti malome kojaee?
karobar chetoore? hame chi radife?
zendegi bar vefghe morade?
سلام آمی مهربون
شگفت زده مان کردی .. تبریک میگم آپ جدیدتون رو
تنها چیزی که برایم باقی مانده
جز نفس های نرفته ی دیروزی
یک قلم کم رنگی است
که سرماهای بی رمق
هنوز نتوانسته اند
آن را بی رمق کنند
باز می نویسم ، باز ..
تا خواندن های با درد ، دلم را سمت تو سرکشد
آنوقت با نفس هایت
میکشم تمام چیزهایی که نداشتم...
خشنود خشنودی هایت بلوط
سلام آمی عزیز
مرسی از شعر تکان دهنده ای که انتخاب کردی
واقعا دست خوش ! خیلی تاثیر گذاره
مرحبا به این همه سلیقه و احساس
آرزومند آرزوهایت.
مرحبا امنه جان به خاطر انتخابت در شعر
سلام آمی ..
دست به سر میکنم ثانیه ها را .........
دلم........
یک اتفاق ناخوانده میخواهد.......
لحظه هایت آرام
میگم این فروغ هم ترسناک مینوشته ها !
عزیزم
دوباره اومدنت مبارک
خورشید سرد شد
دیگر کسی به عشق نیندیشد
یکی دیگه از شاهکارای فروغ
آمی مهربون سلام..
من خستهام، تو خستهای آیا شبیه من؟
یک شاعر شکستهی تنها شبیه من!
حتی خودم شنیدهام از این کلاغها
در شهر یک نفر شده پیدا شبیه من
امروز دل نبند به مردم که میشود
اینگونه روزگار تو ـ فردا ـ شبیه من
ای همقفس بخوان که زِ سوز تو روشن است
خواهی گذشت روزی از اینجا شبیه من
از لحن شعرهای تو معلوم میشود
مانند مردم است دلت یا شبیه من
من زندهام به شایعهها اعتنا نکن
در شهر کشتهاند کسی را شبیه من... مرحوم نجمه زارع
برقرار باشی
سلام آمی مهربون.. امیدوارم خوب باشی
خوشبختی یعنی اینکه خداوند آنقدر عزیزت کند که وجودت آرامبخش دیگران باشد .. ممنون که هستی..
پیشاپیش .. یلدای خوبی برات آرزو میکنم ..
لحظاتتان آرام .. خشنود باشی و پایدار
آمی مهربون سلام..
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ..
امیدوارم زمستون سرد اما دلی گرم داشته باشی دوست من
اولین روزهای زمستونت مبارک ..
..
من سردم است
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
ای یار ای یگانه ترین یار آن شراب مگر چند ساله بود ؟
نگاه کن که در اینجا زمان چه وزنی دارد
و ماهیان چگونه گوشتهای مرا می جوند
چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه میداری ؟
مارو بردی تو حس فروغ
ای ول
سلام،دعوتید به خوندن این غزل
مادر، همانکه ناب ترین شعر زندگی ست
تندیس با شکوه و تماشائی من است
یکشب کنار بسترم آمد نشست و گفت
اینجا همیشه آخر تنهائی من است
ناودانهاناله سرداده درظلمت
درخروش ازضربه های دلکش باران
میخزدبرسنگفرش کوچه های دور
نورمحوی ازژی فانوس شبگردان
امی عزیز نمیشناسمت اما حرف نداری
سلام
حالت چطوره؟
خدا رو شکر برگشتی.
فکر کردم دیگه ما رو فراموش کردی.
پستت رو خوندم ناراحت شدم.
امیدوارم تلخیهات جاش رو به شیرینی خالص بده.